سفارش تبلیغ
صبا ویژن

درباره علم کلام چه می دانید ؟

هیچ اعتقادی را نمی‌‌توان سراغ داد که از توجیه عقلانی و استدلالی دیدگاهش خود را بی‌نیاز بداند و در صدد توجیه عقلانی تفکراتش برنیاید. بشر از پذیرش احکام عقلی ناگزیر است و نمی‌تواند خود را از سیطره احکام عقلی خلاص کند. اگر کسی لحظه‌ای در اندیشه خود به این نتیجه برسد که آنچه تاکنون می‌اندیشیده باطل و خلاف عقل بوده، دیگر هرگز نخواهد توانست به عقاید پیشینش پایبند باشد و لااقل اگر به آنها التزام هم داشته باشد از روی عادت و احترام به سنن پیشینایش است و هرگز اعتقاد و ایمان باهیچ اعتقادی را نمی‌‌توان سراغ داد که از توجیه عقلانی و استدلالی دیدگاهش خود را بی‌نیاز بداند و در صدد توجیه عقلانی تفکراتش برنیاید. بشر از پذیرش احکام عقلی ناگزیر است و نمی‌تواند خود را از سیطره احکام عقلی خلاص کند. اگر کسی لحظه‌ای در اندیشه خود به این نتیجه برسد که آنچه تاکنون می‌اندیشیده باطل و خلاف عقل بوده، دیگر هرگز نخواهد توانست به عقاید پیشینش پایبند باشد و لااقل اگر به آنها التزام هم داشته باشد از روی عادت و احترام به سنن پیشینایش است و هرگز اعتقاد و ایمان باطنی به آنها نمی‌تواند داشته باشد.

به همین دلیل است که شاید هیچ دین ماندگاری را نتوان سراغ داد که به گونه‌ای به توجیه عقلانی اندیشه‌هایش برنیامده باشد و یا در مقام پاسخگویی به اعتراضات و انتقادات مخالفانش نباشد. همه ادیان و مذاهب عالم به اهمیت این موضوع واقف بوده و می‌دانسته‌اند که غفلت از آن می‌تواند منجر به نابودی مذهب شود. از این رو متفکران و اندیشمندان مذاهب, همواره سعی کرده‌اند مبانی عقیدتی خود را توجیه عقلانی نمایند.

 نخستین تبیین کنندگان و پاسخگویان، بنیان‌گذاران آن دین بوده‌اند که در مورد ادیان الهی انبیا عهده‌دار این مهم می‌شدند. اما به دلیل آن که معمولا در روزهای آغازین هر دینی فرصتها برای تأسیس آن دین و مقابله با دشمنان فیزیکی صرف می‌شد، کمتر به بحثهای این چنینی پرداخته می‌شد و این مهم به دوش معتقدان و پیروان بعدی آن دین می‌افتاد تا اصول و مبانی اعتقاد خود را تبیین کنند. این نکته را در تمامی ادیان بزرگ جهان همچون یهودیت و مسیحیت و اسلام به وضوح می‌توان دید.

مباحث اعتقادی فراوانی را در کتابهای مقدس یهود همچون تلمود و قبالا می‌توان مشاهده کرد. گستردگی و تنوع مطالب مطرح شده در این کتابها به هیچ وجه با بحثهای ساده و ابتدایی تورات قابل مقایسه نیست.

در مسیحیت آباء اولیه کلیسا و شخصیت‌های برجسته‌ای همچون پولوس,کلمنت, ترتولین, آگوستین و... هستند که هر یک با دیدگاههای خاص خودشان به دفاع از مبانی مذهب مسیحیت برخاسته و الهیات (ثئولوژی) مسیحیت را شکل دادند. اعتقادنامه نیقیه را از نخستین طرحهای کلامی در مسیحیت می‌توان شمرد.

در اسلام نیز به فاصله‌ای نه چندان زیاد از رحلت پیامبر اکرم (ص) کوشش‌هایی در جهات فوق صورت گرفت. مجموعه این تلاشها علمی به نام علم‌کلام را به وجود آورد.

علم کلام در اسلام از ویژگی‌های منحصر به فردی برخوردار است که از لحاظ گستردگی عنوانین و تنوع آنها و استفاده فراوان از برهانهای عقلی از بحثهای مشابه آن در سایر ادیان کاملا متمایز است.

•چرا نام «کلام»

اما وجه تسمیه این علم به نام کلام و تعریف آن چیست؟

معنای لغوی کلام همان معنای سخن گفتن است. بعضی از اندیشمندان علت این نامگذاری را آن دانسته‌اند که مدعی این علم با سخن, کلام و استدلال به مبارزه و مواجهه رقیب می‌پردازد.گروهی دیگر معتقدند که علت نامگذاری آن بوده است که علمای این علم عادت داشتند در کتابهای خویش سخن خود را با تعبیر «الکلام فی...» آغاز کنند. این روش در برخی از کتابهای کلامی مثل «الملل و النحل‏» ابن حزم به کار رفته است

 بالاخره بعضی دیگر معتقدند که چون یکی از بحثهای اولیه در این علم بر سر کلام الهی بوده است که آیا کلام خدا قدیم است یا حادث، از این‌رو این علم به نام کلام نامگذاری شده است.اما دلیل  این نامگذاری هرچه باشد، علم کلام را می‌توان این‌گونه معنا کرد که «کلام، علمی است که تلاش می‌کند تا  عقاید اسلامی را با استفاده از استدلالات عقلی به اثبات ‌رساند».

کلام را به شکلهای دیگری نیز تعریف کرده‌اند. مثلاً معتزله موضوع علم کلام و مسائل اصلی طرح شده در آن را  پنج اصل می‌دانند: توحید و صفات خدا, عدل, وعده و وعید, منزلت بین المنزلتین و امر به معروف و نهى از منکر. مرحوم شیخ طوسی عالم بزرگ شیعی موضوع علم کلام را تکلیف قرار داده است و مسائل مهم این علم را: توحید و اثبات صفات, ماهیت کلام خداوند, تشریع که راهنمای تکلیف است، وعده و وعید که نتیجه برانگیختن انبیاء است و به پا داشتن حکومت مذهبی و عدل اسلامی برای اجرای شرع و نتایج حاصل از آن (یعنی بحث امامت) می‌‌داند. معلم ثانی فارابی کلام را این گونه تعریف می‌کند «صناعت کلام ملکه‌ای است که انسان به کمک آن می‌تواند از راه گفتار, به یاری آراء و افعال محدود و معینی که واضع شریعت آنها را صریحاً بیان کرده است بپردازد, و هر چه را مخالف آن است باطل نماید». میرسید شریف جرجانی در کتاب تعریفات, کلام را علمی می‌داند که در آن از ذات و صفات خدای متعالی و احوال ممکنات از مبداء و معاد مطابق اصول اسلامی بحث می‌کند. همچنین از نظر او علم کلام علمی است که از معاد و متعلقات آن همچون بهشت, دوزخ, صراط و میزان, ثواب و عقاب بحث می‌کند.